مرور زندگی سه رزمنده خراسانی
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۰۶۶۷
نیروهای رزمنده خراسان، پیش از شروع جنگ و با حضور ضد انقلاب در غرب کشور در منطقه حاضر شدند و با شروع جنگ این حضور بیشتر شد. خراسان در جنگ از نظر جغرافیا و فاصله از خط مقدم دورترین نقطه بود اما نقشی ممتازتر از دیگر استانها ایفا و بیش از ۱۷ هزار شهید تقدیم کرد که نشانگر حضور ایثارگرانه خراسان در هشت سال جنگ تحمیلی است و همیشه هفت تا ۱۰ درصد نیروها از خراسان تامین میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمان با سالروز شهادت امام هشتم شیعیان، زندگی سه شهید از خطه خراسان را مرور میکنیم.
«محمد ناصر ناصری» / حضور در تیپ شهدا
به گزارش ایسنا، «محمد ناصر ناصری» در هفتم خرداد سال ۱۳۴۰ در یکی از روستاهای تابعه «گازار» بیرجند متولد شد. پس از اتمام دوران کودکی جهت ادامه تحصیل راهی بیرجند شد و تحصیل را تا کسب مدرک فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه تهران ادامه داد. ناصری در اوایل انقلاب در فعالیتهای سیاسی ضدرژیم فعالیت داشت. با پیروزی انقلاب به عضویت کمیته انقلاب اسلامی در آمد. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جزو بنیانگذاران سپاه بیرجند بود. با شکل گیری سپاه بیرجند، محمد ناصر به عضویت واحد اطلاعات سپاه در آمد و در مدت خدمتش در این واحد، سفرهای زیادی به «شنیدند» و «فرات» در افغانستان داشت. او در کنار حضورش در افغانستان، مبارزه با منافقین را ادامه داد و کارنامه درخشان او در واحد اطلاعات موید این ادعا است.
«محمد ناصر ناصری» در سال ۱۳۶۲ به فرماندهی سپاه «گناباد» و سپس بیرجند در آمد در همین دوره در عملیات «والفجر ۳» شرکت کرد و در سال ۱۳۶۳ به عنوان مسئول محور اطلاعات و عملیات تیپ ۲۱ امام رضا (ع) و در سال ۱۳۶۴ در سمت رئیس ستاد لشکر ویژه شهدا به مبارزه با گروهکهای ضد انقلاب پرداخت.
سال ۱۳۶۴ شهید محمود کاوه وقتی اوصاف ناصری را از دوستانش میشنود و استعداد بالای او را شناسایی میکند، برای جذب وی به تیپ ویژه شهدا تلاش میکند و نهایتا موفق میشود او را به تیپ ویژه بیاورد و ریاست ستاد را بر عهدهاش بگذارد. بنا به شهادت همرزمان و اسناد به جای مانده از آن دوران، هرگز نقش شهید ناصری را در هر چه شکوفاتر شدن تیپ ویژه شهدا نمیتوان نادیده گرفت. البته ارتباط عرفانی و معنوی او با شهید «محمود کاوه» در تحقق یافتن این مهم بیتأثیر نیست.
وی پس از پایان جنگ همچنان با روحیهای خستگی ناپذیر در سنگرهای مختلفی مشغول خدمت به نظام و انقلاب میشود. او با دیدن مظلومیت مردم افغانستان وارد آن سرزمین میشود و زن و بچه را میگذارد باز هم در پناه خدا و برای یاری یک ملت مظلوم میشتابد. او که از دوران کودکی با زندگی در نوار مرزی ایران و افغانستان، کم و بیش با مردمان آن سامان برخوردهایی داشته در جبهه خدمت به مردم محروم و مجاهدین افغانی نیز فعال میشود.
«محمد ناصر ناصری» این بار به عنوان مسئول مرکز تحقیقات در دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور افغانستان مشغول وظیفه شد و آخرین مسئولیت شهید ناصری در سازمان فرهنگ و اطلاعات به عنوان نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان بود.سرانجام این انسان خستگیناپذیر در روز هفدهم مرداد ۱۳۷۷ توفیق این را یافت تا در شهر مزار شریف، به نحوی بسیار مظلومانه و به دست نیروهای طالبان که افرادی شقی هستند، شهد شیرین شهادت را بنوشد و در ایام دهه فاطمیه پیکر مطهرش را در گلزار شهدای بیرجند تشییع و به خاک میسپارند.
سردار شهید «محمد حسن فایده»/ حضور در عملیات با پای زخمی
«محمد حسن فایده» در اسفند ماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان بیرجند به دنیا آمد. وی در دوران کودکی قرآن را نزد پدرش آموخت و دوره ابتدایی را در دبستان پرویز به تحصیل مشغول شد.در سنین کودکی پدرش را از دست داد و برای کمک به خانواده در اوقات بیکاری و ایام تعطیل در کورهپزی خانههای پایین شهر کار میکرد. وی پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و خدمت سربازی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیرجند گذراند.
او یکی از طرفداران سرسخت محرومان و مستضعفان بود و گروهی از برادران سپاه را برای رسیدگی به وضع محرومین گرد هم آورده بود.در سپاه پاسداران تلاش میکرد تا تعلیمات نظامی را فرا گیرد و با شروع جنگ، این فعالیتها به شدت افزایش یافت. پس از گذراندن این دوران به عنوان مربی آموزش برای آموزش رزمندگان عازم جبهه شد. وی دو بار زخمی شد، بار اول ۱۵ روز در بیمارستان اهواز بستری شد و بار دوم در عملیات رمضان از ناحیه ساق پا زخمی شد که دو هفته در بیمارستان ذوب آهن اصفهان بستری بود.
این رزمنده با همان پای زخمی برای عملیات والفجر از مشهد عازم جبهه شد. در حمله والفجر، معاون فرمانده تیپ و مسئول طرح و برنامه عملیات بود و باید در قرارگاه استقرار یابد اما فرماندهی گردان را برعهده گرفت و زیر آتش دشمن و در حالی که نیروها را به جلو هدایت میکرد، در روز ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۶۲ بر اثر ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
از آنجایی که این شهید والامقام پلاک نداشت و گویا هیچ وقت از پلاک استفاده نمیکرد پیکر مطهرش ۹ سال مفقود بود. شهید فایده می گفت: « میخواهم گمنام شهید شوم» و سرانجام پیکر شهید بعد از ۹ سال شناسایی و به زادگاهش انتقال یافت و در گلزار شماره ۲ بیرجند به خاک سپرده شد.
«سید احمد رحیمی»
«سید احمد رحیمی» در سال ۱۳۳۸ در شهر بیرجند متولد شد و در آغاز کودکی روانه مکتب خانه شد و قرآن را فرا گرفت.تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نزاری، راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دبیرستان را در دبیرستان طالقانی بیرجند به اتمام رساند و در سال ۱۳۵۶ پس از شرکت در آزمون سراسری در دانشکده پزشکی تهران پذیرفته شد و مشغول تحصیل شد.
وی که از همان دوران مدرسه انشاءهای سیاسی مینوشت در دوران دانشگاه دانشجوی پیرو خط امام نام گرفت چرا که در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با همکاری دیگر دانشجویان سفارت آمریکا که تبدیل به لانه جاسوسی شده بود را فتح کرد تا استعمار جایی در سرزمین انقلابی ایران نداشته باشد.
پایبندی شهید رحیمی به مبانی اسلام و دلسوزیاش نسبت به محرومین موجب شد تا فعالیت مذهبی - سیاسی را از همان دوران دبیرستان آغاز و اولین مبارزه علنی ایشان در مسجد آیتالله آیتی بیرجند اتفاق افتاد، ایشان پس از پایان نماز مغرب و عشا طی سخنرانی مهیجی از وزیر دربار وقت «اسد الله علم» به سختی انتقاد کرد و کسانی را که به ظاهر همراه با انقلابیون و در باطن جیرهخوار دستگاه علم بودند مورد خطاب قرار داد و گفت: مردم برای افرادی که گندمهای اسدالله علم در منازلشان انبار شده ارزشی قائل نیستند، این حرکت باعث شد که مأمورین ساواک وی را دستگیر کنند اما با هوشیاری از زندان رهایی یافت و از آن پس نامش در صحیفه یاران امام ثبت شد.
سال ۶۱ به همراه خانواده به خوزستان مهاجرت کرد تا بتواند بهصورت مداوم در جبههها شرکت کند در اواخر همان سال بر اثر اصابت ترکش به پای چپش مجروح شد و پس از بهبودی نسبی در عملیات والفجر یک در سال ۱۳۶۲ حماسهساز شد و در حال حمل مجروحین و شهدا بار دیگر زخمی شد، اما با همان حال، آرپیجی یکی از رزمندگان را بر دوش نهاد و بر بلندای خاکریز ایستاد و چندین تانک دشمن را منهدم کرد که با اصابت گلولههای تانک هنگام اذان ظهر، جبهه شرهانی ه شهادت رسید و پیکرش پس از ۲۵ روز در بوستان شهدای بیرجند آرمید.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: هفته دفاع مقدس شهيد محمد ناصر ناصری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۰۶۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (15 اردیبهشت)
روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم
در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت میکنم
واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن
در حضورش نیز میگویم نه غیبت میکنم
با صبا افتان و خیزان میروم تا کوی دوست
و از رفیقان ره استمداد همت میکنم
خاک کویت زحمت ما برنتابد بیش از این
لطفها کردی بتا تخفیف زحمت میکنم
زلف دلبر دام راه و غمزهاش تیر بلاست
یاد دار ای دل که چندینت نصیحت میکنم
دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش
زین دلیریها که من در کنج خلوت میکنم
حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت میکنم
برخی اطرافیان حسود و بدخواه سعی می کنند شما را از مسیر درست منحرف کرده به بیراهه بکشانند. مراقب این افراد باشید و جانب احتیاط را از دست ندهید.
قبل از شروع هر کاری، خوب فکر کرده و با عقل و درایت تصمیم بگیرید و عمل کنید تا موفقیت تضمین شود. دوستان مورد اعتماد و دلسوز را بشناسید تا در مواقع نیاز از آن ها یاری بگیرید.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام